امروز دلتنگ بارانم
چرا که یاد تو را در خاطرم زنده میکند
انروز که قدمهایم با قدمهایت بود و اسمان بارید
تو چتر ی را بر روی سرم باز کردی
و چتری از عشق را بر روی قلبم هنگامی که با تو بودن را باور کردم دیگر هیچ غمی را باور نکردم
تویی که تمام مهربانیها یت را لبخند هدیه میکنی
ان روز که من دوباره متولد شدم و خدا بهترین هدیه را به من داد
و تورا در به من هدیه کرد
تو لطف عشق بودی و دلیل عاشق بودن من
تویی که حرفهایت تفسیر ارامش است
وسکوتت معنیه تمام حرفهایت
شادتریترن لحظه های زندگیم در لحظه های با تو بودن بود اما
شادی ان لحظه ها را در فکر غم از دست دادنت قیاس نمیتوانم
دلیل دیوانگی عشق است و دلیل عشق معشوق
برهان امدن حادثه است
برهان ماندن عشق است
برهان رفتن را کدام منطق میتواند تفسیر کند
فاصله ای را که قلبها ایجاد کنند هرگز جز قلبها نمیتوانند پر کنند
امروز دلتنگ بارانم
ای اینه دار رخت مهتاب......
روی از من عاشق متاب.......